معنی از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن, معنی از مردی انداختن، اخته کردن، (مجپ) سست کردن, معنی اx kcbd اjbاoتj، اoتi lcbj، (k[,) ssت lcbj, معنی اصطلاح از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن, معادل از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن, از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن چی میشه؟, از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن یعنی چی؟, از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن synonym, از مردی انداختن، اخته کردن، (مج.) سست کردن definition,